مثل یک کبوتر سفید
گوشه‌ی ضریح تو نشسته‌ام
دخیل بسته‌ام
ای امام آفتاب!
بالهای من شکسته است
قلب من
به مهربانی تو چشم بسته است
با نگاه گرم و آفتابی‌ات
جان تازه‌ای به من بده
آسمان من کبود و تیره است
آسمان تازه‌ای به من بده...

مریم زندی